سود هر سهم EPS یکی از شاخصهای مهم مالی است که نشاندهنده سود شرکت به ازای هر سهم در گردش است، این شاخص معمولا برای ارزیابی عملکرد برنامه حسابداری و مالی یک شرکت استفاده میشود و به طور ساده، سود هر سهم از تقسیم سود خالص شرکت بر تعداد کل سهام منتشر شده به دست میآید. برای محاسبه سود هر سهم باید سود خالص شرکت تقسیم بر تعداد کل سهام شرکت شود.
در مقاله پیش رو قصد داریم توضیحات EPS رابه صورت کامل برایتان شرح دهیم و تفاوت آن با DPS را بازگو کنیم، برای کسب اطلاعات بیشتر تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
مدیران کسب و کارها
مدیران مالی شرکت ها
سرمایه گذاران
کسانی که قصد سرمایه گذاری دارند
تعریف سود هر سهم (EPS)، بررسی مفهموم eps به زبان ساده
مطالب مرتبط:
سود هر سهم EPS معیاری است که نشان میدهد در برنامه حسابداری یک شرکت چه مقدار سود خالص برای هر سهم خود تولید کرده است؛ این شاخص بهویژه برای سرمایهگذاران اهمیت دارد، زیرا نشاندهنده میزان سودآوری شرکت در هر سهم است.
در فرمول محاسبه سود هر سهم از مفاهیم زیر استفاده میشود:
-
- سود خالص: سود پس از کسر هزینهها، مالیاتها و سایر هزینههای غیرعملیاتی است.
- تعداد سهام در گردش: تعداد سهام شرکت که در حال حاضر در بازار در دست دارندگان سهام قرار دارد.
- سود هر سهم میتواند معیاری برای ارزیابی عملکرد مالی شرکت و مقایسه آن با شرکتهای دیگر باشد.
تاریخچه استفاده از EPS در بازارهای مالی
استفاده از سود هر سهم EPS به عنوان یک معیار کلیدی در بازارهای مالی، بهطور خاص در قرن بیستم و با گسترش شرکتهای سهامی عمومی و نیاز به شفافسازی اطلاعات مالی رشد کرد و در اینجا خلاصهای از تاریخچه استفاده از EPS در بازارهای مالی آورده شده است:
-
- دهه 1930 آغاز استفاده از شاخصهای مالی: در دهه 1930، پس از بحران بزرگ اقتصادی (Great Depression)، نیاز به شفافیت مالی و ارزیابی دقیقتر عملکرد شرکتها افزایش یافت. در این زمان، با رشد شرکتهای عمومی و افزایش تعداد سرمایهگذاران خرد، مفهوم “سود هر سهم” به تدریج در تحلیلهای مالی معرفی شد تا سرمایهگذاران بتوانند عملکرد مالی شرکتها را بهتر مقایسه کنند.
در این دوره، تحلیلگران مالی شروع به محاسبه شاخصهایی مانند EPS برای ارزیابی عملکرد شرکتها در بازار سهام کردند.
-
- دهه 1950 تثبیت EPS به عنوان معیار ارزیابی: در دهه 1950 با توسعه بیشتر بورسهای اوراق بهادار و گسترش سرمایهگذاری در سهام، EPS به یکی از مهمترین معیارها برای سنجش سودآوری و عملکرد شرکتها تبدیل شد.
سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی از این شاخص بهعنوان ابزاری برای ارزیابی میزان سودآوری هر سهم استفاده کردند و آن را برای تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش سهام شرکتها مورد توجه قرار دادند.
-
- دهه 1970 استانداردسازی گزارشهای مالی: در دهه 1970، استانداردهای حسابداری مالی و گزارشدهی مالی، از جمله “اصول پذیرفته شده حسابداری عمومی” (GAAP) در ایالات متحده و استانداردهای بینالمللی (IFRS) در سطح جهانی، به تدریج گسترش یافتند؛ این استانداردها باعث شدند که شرکتها موظف به گزارش دقیقتر سود هر سهم شوند.
در این دوران EPS به یکی از شاخصهای رسمی و استاندارد برای گزارشدهی سود در صورتهای مالی شرکتها تبدیل شد و سرمایهگذاران بهطور گسترده از آن برای مقایسه شرکتها استفاده میکردند.
-
- قرن 21 استفاده از EPS در تحلیلهای مالی مدرن: امروز EPS یکی از اجزای اصلی تحلیلهای مالی است که توسط سرمایهگذاران، تحلیلگران و حتی نرمافزارهای تحلیل بازار استفاده میشود.
علاوه بر این، استفاده از EPS در ارزیابی ارزشگذاری شرکتها و تصمیمگیری در مورد حاشیه سود ناخالص و خرید سهام همچنان اهمیت زیادی دارد؛ همچنین معیارهای مرتبط با EPS مانند نسبت قیمت به سود به طور گستردهای برای ارزیابی جذابیت سرمایهگذاری در یک شرکت به کار میرود.
در این مقاله به مباحث زیر می پردازیم:
انواع سود هر سهم
سود هر سهم EPS به عنوان یکی از معیارهای کلیدی در تحلیل بنیادی شرکتها، انواع مختلفی دارد که هر کدام اطلاعات متفاوتی را به سرمایهگذاران ارائه میدهند. در تصویر زیر انواع رایج سود هر سهم را نام بردهایم و در ادامه به بررسی هر یک خواهیم پرداخت.
اکنون به بررسی انواع سود هر سهم EPS خواهیم پرداخت:
-
- سود هر سهم واقعی (Historical EPS): این نوع سود هر سهم براساس سود خالص واقعی شرکت در یک دوره مالی گذشته (مثلا سال مالی قبل) محاسبه میشود. اطلاعات مربوط به سود خالص و تعداد سهام از صورتهای مالی شرکت مانند صورت سود و زیان استخراج میشود.
سود هر سهم واقعی نشاندهنده عملکرد گذشته شرکت است و میتواند برای مقایسه با دورههای قبل یا سایر شرکتها استفاده شود.
-
- سود هر سهم پیشبینی شده (Forward EPS): این نوع سود هر سهم براساس پیشبینیهای تحلیلگران یا خود شرکت از سود خالص در دورههای مالی آینده (مثلا سال مالی جاری یا سال آینده) محاسبه میشود.
سود هر سهم پیشبینی شده میتواند به سرمایهگذاران در ارزیابی پتانسیل رشد آینده شرکت کمک کند؛ اما باید توجه داشت که این پیشبینیها ممکن است با واقعیت متفاوت باشند.
-
- سود هر سهم تعدیل شده (Adjusted EPS): این نوع سود هر سهم با در نظر گرفتن برخی عوامل خاص مانند رویدادهای غیرمترقبه، تغییرات در قوانین حسابداری یا هزینههای غیرعملیاتی محاسبه میشود.
هدف از تعدیل سود هر سهم، ارائه تصویری شفافتر از عملکرد واقعی شرکت است و سود هر سهم تعدیل شده میتواند برای مقایسه عملکرد شرکت در طول زمان یا با سایر شرکتها مفید باشد.
سود هر سهم عادی و سود هر سهم ویژه
در صورتهای مالی تلفیقی میتوانیم با بررسی انواع سود، تصمیمات مهمی را برای سرمایه گذاری اتخاذ کنیم که در ادامه به بررسی دو نوع رایج سود، یعنی سود هر سهم عادی و سود هر سهم ویژه، میپردازیم:
-
- سود هر سهم عادی (Basic EPS): این نوع سود هر سهم، سادهترین و رایجترین نوع آن است و نشاندهنده میزان سود خالص قابل انتساب به هر سهم عادی شرکت است. برای محاسبه آن، سود خالص شرکت پس از کسر سود سهام ممتاز (در صورت وجود) بر میانگین وزنی تعداد سهام عادی منتشر شده در طول دوره تقسیم میشود.
سود هر سهم عادی، عملکرد اصلی و مستمر شرکت را نشان میدهد و برای مقایسه سودآوری شرکت در طول زمان و با سایر شرکتها در همان صنعت استفاده میشود.
-
- سود هر سهم ویژه (Diluted EPS): این نوع سود هر سهم، پیچیدهتر از سود هر سهم عادی است و اثر بالقوه اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی (مانند اوراق قرضه قابل تبدیل، سهام ممتاز قابل تبدیل و آپشنهای سهام) را در نظر میگیرد.
هدف از محاسبه سود هر سهم ویژه، ارائه تصویری محافظهکارانهتر از سودآوری شرکت است؛ زیرا فرض میشود که تمام اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی تبدیل شدهاند و تعداد سهام عادی افزایش یافته است.
سود هر سهم ویژه همیشه کمتر یا مساوی سود هر سهم عادی است.
سود هر سهم عادی، فقط سهام عادی منتشر شده را در نظر میگیرد، در حالی که سود هر سهم ویژه اثر بالقوه اوراق بهادار قابل تبدیل را نیز لحاظ میکند سود هر سهم ویژه، تصویری محافظهکارانهتر از سودآوری شرکت ارائه میدهد.
نحوه محاسبه EPS
EPS (Earnings Per Share) یا “سود به ازای هر سهم” یکی از مهمترین شاخصهای مالی در ارزیابی عملکرد شرکتها است و برای محاسبه EPS، از فرمول زیر استفاده میشود:
-
- سود هر سهم= سود خالص شرکت ÷ تعداد کل سهام شرکت
هر کدام از مفاهیم در سود هر سهم به شرح توضیحات زیر میباشد:
-
- سود خالص: این مقدار نشاندهنده سود کل شرکت پس از کسر تمام هزینهها، مالیاتها و سایر کسورات است.
- تعداد سهام منتشره: تعداد کل سهام موجود در بازار که در اختیار سهامداران است.
به مثال زیر توجه کنید تا متوجه مطالب ذکر شده شوید:
اگر یک شرکت سود خالص 10 میلیون تومان داشته باشد و تعداد سهام منتشره آن 5 میلیون سهم باشد، EPS به شکل زیر محاسبه میشود:
-
- 10,000,000 ÷ 500,000 = 2,000,000
این مقدار نشاندهنده آن است که هر سهم این شرکت در طول یک دوره مشخص، 2 تومان سود کسب کرده است.
فرمول محاسبه EPS پایه و تعدیل شده
در این قسمت از مقاله فرمولهای محاسبه EPS پایه و تعدیل شده را با توضیحات کامل ارائه میکنیم. فرمول EPS پایه (Basic EPS) این فرمول، سادهترین و رایجترین روش محاسبه EPS است و سود هر سهم عادی را نشان میدهد.
-
- EPS پایه = (سود خالص – سود سهام ممتاز) / میانگین وزنی تعداد سهام عادی منتشر شده
فرمول EPS تعدیل شده (Diluted EPS) این فرمول، اثر بالقوه اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی را در نظر میگیرد و تصویری محافظهکارانهتر از سودآوری شرکت ارائه میدهد.
-
- EPS تعدیل شده = (سود خالص تعدیل شده) / (میانگین وزنی تعداد سهام عادی تعدیل شده)
نکته:
در خصوص EPS به نکات زیر توجه داشته باشید:
-
- محاسبه EPS تعدیل شده پیچیدهتر است و نیاز به در نظر گرفتن اثرات اوراق بهادار قابل تبدیل دارد.
- EPS تعدیل شده همیشه کمتر یا مساوی EPS پایه است.
- برای محاسبه دقیق EPS تعدیل شده، باید به گزارشهای مالی شرکت مراجعه کرد.
اهمیت سود هر سهم EPS در تصمیم گیری های سرمایه گذاری
همانطور که گفتیم سود هر سهم EPS یکی از مهمترین معیارهای مالی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری است؛ این معیار نشان دهنده سودآوری یک شرکت به ازای هر سهم عادی منتشر شده است و به سرمایهگذاران کمک میکند تا عملکرد مالی شرکت را در خصوص سود انباشته ارزیابی کنند، در اینجا به بررسی اهمیت EPS در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری میپردازیم:
-
- ارزیابی سودآوری شرکت: EPS نشان میدهد که شرکت به ازای هر سهم خود چه مقدار سود کسب کرده است و EPS بالا نشاندهنده سودآوری بیشتر شرکت است و میتواند جذابیت آن را برای سرمایهگذاران افزایش دهد.
- مقایسه عملکرد شرکتها: سرمایهگذاران میتوانند EPS شرکتهای مختلف در یک صنعت را با هم مقایسه کنند تا بهترین فرصتهای سرمایهگذاری را شناسایی کنند.
- تعیین ارزش سهام: EPS یکی از عوامل مهم در تعیین ارزش ذاتی سهام است.
- پیشبینی سودآوری آینده: تحلیلگران مالی از EPS برای پیشبینی سودآوری آینده شرکت استفاده میکنند.
- تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش سهام: EPS میتواند به سرمایهگذاران در تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش سهام کمک کند.
چرا EPS معیار مهمی برای سرمایه گذاران است؟
سود هر سهم EPS به دلایل متعددی برای سرمایهگذاران از اهمیت بالایی برخوردار است؛ EPS به سرمایهگذاران نشان میدهد که شرکت به ازای هر سهم خود چه میزان سود کسب کرده است؛ این امر به آنها کمک میکند تا سودآوری شرکت را ارزیابی کنند و سود ناویژه و ویژه را بررسی نمایند.( سود ناویژه چیست)
اکنون دلایل اهمیت سود هر سهم EPS را توضیح خواهیم داد که شامل 4 مورد زیر میباشد:
-
- امکان مقایسه شرکتها: با استفاده از EPS، سرمایهگذاران میتوانند عملکرد مالی شرکتهای مختلف در یک صنعت را با یکدیگر مقایسه کنند و بهترین فرصتهای سرمایهگذاری را شناسایی نمایند.
- تعیین ارزش سهام: EPS یکی از عوامل کلیدی در تعیین ارزش ذاتی سهام است. سرمایهگذاران با استفاده از EPS و نسبت قیمت به سود (P/E) میتوانند ارزش سهام را تخمین بزنند.
- پیشبینی سودآوری آینده: تحلیلگران مالی از EPS برای پیشبینی سودآوری آینده شرکت استفاده میکنند، این پیشبینیها به سرمایهگذاران در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری بلندمدت کمک میکند.
- تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش سهام: EPS به سرمایهگذاران کمک میکند تا در مورد خرید یا فروش سهام تصمیمگیری کنند. افزایش EPS میتواند نشاندهنده رشد شرکت و ترغیبکننده برای خرید سهام باشد، در حالی که کاهش آن ممکن است نشاندهنده مشکلات مالی و ترغیبکننده برای فروش سهام باشد.
عوامل موثر بر تغییرات سود هر سهم EPS
تغییرات سود هر سهم EPS تحت تاثیر عوامل متعددی قرار میگیرد که میتوان آنها را به دو دسته کلی عوامل داخلی و عوامل خارجی تقسیم کرد:
عوامل داخلی
-
- سود خالص
- تعداد سهام عادی منتشر شده
- سود سهام ممتاز
- مدیریت هزینهها
- سیاستهای حسابداری
عوامل خارجی
-
- شرایط اقتصادی
- شرایط صنعت
- تغییرات نرخ ارز
تاثیر تغییرات سود خالص بر EPS
سود خالص یکی از مهمترین عوامل موثر بر سود هر سهم EPS است و در واقع سود خالص، صورت کسر در فرمول محاسبه EPS را تشکیل میدهد؛ بنابراین هرگونه تغییری در آن، تأثیر مستقیمی بر EPS خواهد داشت:
-
- افزایش سود خالص: افزایش سود خالص، با ثابت ماندن سایر عوامل، منجر به افزایش EPS میشود و به عبارت دیگر، هرچه سود خالص شرکت بیشتر باشد، EPS آن نیز بیشتر خواهد بود.
- کاهش سود خالص: کاهش سود خالص، با ثابت ماندن سایر عوامل، منجر به کاهش EPS میشود و به عبارت دیگر، هرچه سود خالص شرکت کمتر باشد، EPS آن نیز کمتر خواهد بود.
ارتباط EPS با نسبت قیمت به درآمد (P/E)
EPS (درآمد هر سهم) و نسبت قیمت به درآمد (P/E) ارتباط نزدیکی با هم دارند و هر دو از جمله شاخصهای مهم در تحلیل مالی و ارزیابی سهام هستند.
EPS به میزان درآمد شرکت به ازای هر سهم اشاره دارد؛ به عبارت دیگر این شاخص نشان میدهد که شرکت چقدر سود خالص را به ازای هر سهم خود ایجاد کرده است و نسبت قیمت به درآمد (P/E) هم از تقسیم قیمت فعلی هر سهم به EPS بدست میآید.
این نسبت نشاندهندهی این است که سرمایهگذاران چقدر حاضرند برای هر واحد درآمد (سود) شرکت بپردازند و به عبارتی دیگر وقتی EPS یک شرکت افزایش مییابد و قیمت سهم ثابت بماند، نسبت P/E کاهش مییابد، به عبارتی شرکت ممکن است جذابتر به نظر برسد، زیرا با درآمد بیشتر، نسبت قیمت به درآمد کمتری خواهد داشت.
برعکس، اگر EPS کاهش یابد و قیمت سهم ثابت بماند، نسبت P/E افزایش مییابد و این نشاندهنده آن است که سرمایهگذاران باید برای هر واحد درآمد بیشتر هزینه کنند، در نهایت، این دو شاخص به تحلیلگران و سرمایهگذاران کمک میکنند تا تصویر واضحتری از عملکرد مالی شرکت و قیمتگذاری سهام آن بدست آورند.
چرا سرمایه گذاران به نسبت P/E توجه می کنند؟
سرمایهگذاران به نسبت P/E (قیمت به درآمد) توجه زیادی میکنند؛ زیرا این نسبت یکی از ابزارهای اصلی برای ارزیابی قیمت سهم و درک ارزان یا گران بودن آن نسبت به درآمد است و در واقع، P/E معیاری است که به سرمایهگذاران کمک میکند تا تصمیمات بهتری در خرید و فروش سهام بگیرند. دلایل توجه به این نسبت شامل موارد زیر میباشد:
-
- اندازهگیری ارزشگذاری سهم: نسبت P/E به سرمایهگذاران کمک میکند تا بفهمند آیا یک سهم به طور معقولی قیمتگذاری شده است یا خیر و به عبارت دیگر اگر P/E بالا باشد ممکن است سهم گران و اگر P/E پایین باشد، ممکن است سهم ارزان به نظر برسد.
- مقایسه با سایر شرکتها یا بازار: سرمایهگذاران میتوانند نسبت P/E یک شرکت را با سایر شرکتهای مشابه در همان صنعت یا با شاخصهای کل بازار مقایسه کنند. این مقایسه به آنها کمک میکند تا بفهمند که آیا سهام یک شرکت نسبت به رقبا گران یا ارزان است.
- انتظارات بازار: نسبت P/E اغلب بازتابی از انتظارات بازار نسبت به رشد آینده شرکت است. شرکتهایی که انتظارات بالایی برای رشد درآمد دارند معمولاً P/E بالاتری دارند، زیرا سرمایهگذاران حاضرند برای سودآوری آینده بیشتر هزینه کنند. این موضوع نشاندهنده امیدواری یا اطمینان به آینده شرکت است.
- شاخص احساسات بازار: نسبت P/E میتواند به تحلیلگران کمک کند تا احساسات بازار را درک کنند. یک P/E بالا ممکن است به معنای خوشبینی شدید یا حباب قیمتی باشد، در حالی که P/E پایین ممکن است نشاندهنده نااطمینانی یا بحران در بازار باشد.
محدودیت ها و چالش های استفاده از EPS
استفاده از EPS (درآمد هر سهم) به عنوان یک معیار مالی برای ارزیابی عملکرد شرکتها میتواند مفید باشد، اما این شاخص نیز محدودیتها و چالشهایی دارد که ممکن است تحلیلگران و سرمایهگذاران باید آنها را در نظر بگیرند و برخی از این محدودیتها شامل موارد ذکر شده در جدول زیر میباشد:
ردیف | محدودیتها و چالش های استفاده از سود هر سهم EPS |
1 | تاثیر تغییرات حسابداری و روشهای مالی |
2 | تاثیر ساختار سرمایه (وامها و بدهیها) |
3 | عدم توجه به جریان نقدی |
4 | تاثیر سهام جدید یا خرید سهام باز |
5 | متمرکز بودن بر سود خالص و عدم توجه به رشد بلندمدت |
6 | حساسیت به نوسانات کوتاهمدت |
7 | عدم در نظر گرفتن تقسیم سود |
در نهایت اگرچه EPS یک شاخص مفید برای ارزیابی عملکرد یک شرکت است، اما باید محدودیتها و چالشهای آن را در نظر گرفت و از آن به تنهایی برای تصمیمگیری سرمایهگذاری استفاده نکرد. ب
هترین روش این است که EPS را با دیگر شاخصهای مالی مانند جریان نقدی آزاد (FCF)، نسبت قیمت به درآمد (P/E)، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) و سایر معیارهای مالی ترکیب کرده تا تصویر دقیقی از وضعیت مالی و عملکرد شرکت به دست آورد.
مشکلات دستکاری در سود هر سهم EPS
دستکاری در سود هر سهم EPS یکی از مشکلات رایج در تحلیلهای مالی است که میتواند باعث گمراهی سرمایهگذاران و تحلیلگران شود، شرکتها ممکن است به دلایل مختلف (مانند افزایش جذابیت سهم یا جذب سرمایهگذاران) تلاش کنند تا EPS را به شکلی تغییر دهند که وضعیت مالی آنها بهتر از واقعیت به نظر برسد.
این دستکاریها میتواند در قالبهای مختلفی صورت گیرد و مشکلات متعددی را برای تحلیل دقیق ایجاد کند که در ادامه توضیح دادهایم:
-
- استفاده از روشهای حسابداری انعطافپذیر: برخی شرکتها ممکن است از روشهای مختلف حسابداری استفاده کنند که اجازه میدهد سودهای غیرواقعی یا موقت را در EPS لحاظ کنند.
- دستکاری هزینهها: شرکتها میتوانند هزینهها را به گونهای دستکاری کنند که سود خالص افزایش یابد.
- فروش داراییها یا کسبوکارهای غیرعادی: یکی دیگر از روشهای دستکاری EPS، فروش داراییهای غیرضروری یا فروش بخشی از کسبوکار است که ممکن است به سود قابل توجهی منجر شود.
این سود معمولا غیرعادی است و نمیتواند به عنوان سود پایدار یا تکرارپذیر برای شرکت در نظر گرفته شود؛ اما میتواند EPS را به طور موقت افزایش دهد.
تفاوت بین EPS و DPS
EPS (درآمد هر سهم) و DPS (سود نقدی هر سهم) دو شاخص مالی متفاوت هستند که برای ارزیابی عملکرد یک شرکت استفاده میشوند و در حالی که هر دو این شاخصها با سهام شرکت مرتبط هستند، اما از جنبههای مختلف عملکرد مالی و سیاستهای پرداخت سود شرکت به سهامداران خبر میدهند. تفاوتهای اصلی بین این دو به شرح زیر است:
تعریف و مفهوم
-
- EPS نشاندهنده مقدار سود خالص شرکت به ازای هر سهم است؛ این شاخص میزان سودی که یک شرکت به طور کلی تولید کرده است را تقسیم بر تعداد سهامهای در حال گردش شرکت میکند.
- DPS نشاندهنده مقدار سود نقدی است که شرکت به سهامداران خود پرداخت میکند؛ این میزان سود نقدی معمولا از سود خالص شرکت به دست میآید، اما به این معنا نیست که تمام سود به سهامداران پرداخت میشود، بلکه بخشی از آن ممکن است به عنوان سود نقدی توزیع گردد.
هدف و کاربرد:
-
- EPS معمولا برای ارزیابی عملکرد مالی شرکت و توانایی آن در کسب سود استفاده میشود. این شاخص به تحلیلگران و سرمایهگذاران کمک میکند تا بفهمند که شرکت چقدر سودآور است.
- DPS بیشتر برای ارزیابی سیاستهای تقسیم سود شرکت و میزان سود نقدی که به سهامداران پرداخت میشود، استفاده میشود. این شاخص برای سرمایهگذارانی که به دنبال درآمد از طریق سود نقدی هستند، اهمیت دارد.
نسبت به سود خالص
-
- EPS مستقیما از سود خالص شرکت محاسبه میشود و نشاندهنده توانایی شرکت در تولید سود است.
- DPS معمولا از سود خالص استخراج میشود، اما شرکتها ممکن است بخشی از سود خود را به جای تقسیم سود نقدی، برای سرمایهگذاری مجدد، پرداخت بدهی یا ذخایر دیگر نگه دارند. بنابراین، تمام سود خالص لزوما به صورت DPS توزیع نمیشود.
ارتباط با سیاست تقسیم سود
-
- EPS نشاندهنده سودآوری است، اما DPS نشاندهنده سیاست تقسیم سود شرکت است.
- اگر DPS بیشتر از EPS باشد، این نشاندهنده آن است که شرکت از ذخایر نقدی یا وامها برای تأمین سود نقدی استفاده کرده است. در حالی که اگر DPS کمتر از EPS باشد، شرکت بخشی از سود را نگه داشته و به سهامداران پرداخت نکرده است.
چرا همه سود خالص به عنوان DPS توزیع نمی شود؟
سود خالص شرکت به طور کامل به DPS (سود نقدی هر سهم) توزیع نمیشود به دلیل چندین عامل که شرکتها باید در نظر بگیرند. برخی از دلایل اصلی این موضوع را در موارد زیر توضیح دادهایم:
-
- نیاز به نگهداری وجوه برای سرمایهگذاری مجدد: بسیاری از شرکتها برای رشد و توسعه خود نیاز به سرمایهگذاری مجدد در کسبوکار دارند. این سرمایهگذاریها میتوانند شامل خرید داراییهای جدید، تحقیق و توسعه، گسترش بازار، استخدام کارکنان جدید، یا سایر هزینههای عملیاتی باشند.
به همین دلیل، شرکتها بخشی از سود خالص خود را نگه میدارند تا بتوانند این نوع سرمایهگذاریها را انجام دهند و در بلندمدت رشد کنند.
-
- پرداخت بدهیها: اگر شرکت بدهیهایی داشته باشد، ممکن است بخشی از سود خالص را برای پرداخت بهره و اصل بدهیها کنار بگذارد و این اقدام برای حفظ ثبات مالی و کاهش ریسکهای مالی ضروری است.
این به این معناست که حتی اگر سود خالص شرکت زیاد باشد، تمام آن برای تقسیم سود به سهامداران اختصاص نمییابد و بخشی از آن برای پوشش هزینههای مالی باقی میماند.
-
- حفظ نقدینگی برای مواقع بحرانی: شرکتها ممکن است به دلیل احتیاط، بخشی از سود خالص را حفظ کنند تا در مواقع بحرانی یا برای مقابله با نوسانات اقتصادی و مالی بتوانند نقدینگی کافی داشته باشند و این اقدام میتواند به پایداری مالی شرکت کمک کند.
- سیاست تقسیم سود شرکت: هر شرکت سیاست خاص خود را در زمینه تقسیم سود دارد. برخی از شرکتها تمایل دارند سود خالص کمتری را تقسیم کنند تا قادر به سرمایهگذاری مجدد در کسبوکار و افزایش ارزش سهام خود باشند و این کار میتواند باعث رشد بیشتر شرکت در آینده و در نهایت منافع بیشتر برای سهامداران شود.
- مالیاتها و هزینههای دیگر: گاهی اوقات شرکتها برای کاهش بار مالیاتی یا بر اساس شرایط خاص مالیاتی ترجیح میدهند که تمام سود خالص را به سهامداران توزیع نکنند.
همچنین برخی از هزینههای غیرمستقیم ممکن است از سود خالص کسر شوند که منجر به کاهش مبلغ قابل تقسیم به سهامداران میشود.
-
- حفظ ارزش سهام و بازار: توزیع سود به سهامداران معمولا در قالب تقسیم سود نقدی (DPS) صورت میگیرد. با این حال، برخی شرکتها ممکن است تصمیم بگیرند که سود خود را در قالب بازخرید سهام (share buybacks) به سهامداران بازگردانند تا قیمت سهام را حفظ کرده یا افزایش دهند.
این روش به شرکت کمک میکند تا ارزش سهام خود را تقویت کند، به جای آنکه تمام سود را به صورت نقدی توزیع کند.
مثال های عملی از تحلیل EPS در شرکت های مختلف
برای درک بهتر نحوه استفاده از تحلیل سود هر سهم EPS در شرکتهای مختلف، میتوانیم به مثالهای عملی از صنایع مختلف بپردازیم، در این مثالها نحوه ارزیابی عملکرد و ارزشگذاری شرکتها با استفاده از EPS روشنتر میشود.
-
- شرکت فناوری (مثل شرکت اپل): شرکت اپل به عنوان یک شرکت فناوری پیشرفته، معمولا دارای EPS بالایی است، این شرکت با توجه به فروش بالای محصولاتش مانند آیفون، آیپد و سایر محصولات دیجیتال، سود خالص زیادی کسب میکند.
فرض کنید EPS اپل در یک سال مالی 5 دلار باشد و تعداد سهام در حال گردش شرکت 5 میلیارد باشد؛ این نشاندهنده آن است که اپل برای هر سهم خود، 5 دلار سود خالص تولید کرده است و اگر در سال بعد EPS به 6 دلار افزایش یابد، این به این معناست که شرکت توانسته است سود خود را به ازای هر سهم افزایش دهد که میتواند نشاندهنده رشد قوی در فروش محصولات و بهرهبرداری از مقیاس اقتصادی باشد.
اگر در همین زمان نسبت P/E (قیمت به درآمد) این شرکت نسبت به سایر رقبا در صنعت پایینتر باشد، سرمایهگذاران ممکن است فرصت خرید سهم را جذاب ببینند.
-
- شرکت خودروسازی (مثل شرکت جنرال موتورز): شرکت جنرال موتورز به عنوان یک شرکت خودروسازی، میتواند EPS متغیری داشته باشد، به ویژه در دورههایی که بازار خودرو با چالشهای اقتصادی مواجه است.
در سالهای رکود اقتصادی یا بحرانهای مالی، ممکن است EPS این شرکت کاهش یابد؛ زیرا کاهش تقاضا برای خودروها باعث کاهش سودآوری شرکت میشود و در شرایط رکود، تحلیلگران ممکن است EPS جنرال موتورز را برای ارزیابی توانایی این شرکت در تحمل بحرانها و کاهشهای اقتصادی زیر نظر داشته باشند.
اگر EPS این شرکت در یک دوره بحران 2 دلار باشد و در سال بعد به 4 دلار افزایش یابد، این میتواند نشاندهنده بهبود شرایط اقتصادی و بازیابی توانایی شرکت در تولید و فروش خودروها باشد.
-
- شرکت دارویی (مثل شرکت جانسون و جانسون): شرکت جانسون و جانسون که در زمینه تولید داروها و محصولات بهداشتی فعالیت میکند، معمولا دارای EPS پایدار و قابل پیشبینی است، زیرا این شرکت از فروش داروها و محصولات بهداشتی سود میبرد که تقاضای مداوم دارد.
در این صنعت، رشد EPS ممکن است کندتر از صنایع فناوری باشد، زیرا رشد داروها و محصولات بهداشتی به سرعت تغییر نمیکند؛ با این حال یک افزایش پایدار در EPS ممکن است نشاندهنده افزایش تقاضا برای محصولات خاص یا توسعه داروهای جدید باشد.
همچنین اگر یک داروی جدید توسط این شرکت معرفی شود و به موفقیت دست یابد، میتواند EPS را به طور قابل توجهی افزایش دهد. به عنوان مثال اگر EPS شرکت جانسون و جانسون در یک سال به 3 دلار برسد و در سال بعد به 3.5 دلار افزایش یابد، این میتواند نشاندهنده موفقیت در فروش محصولات جدید یا بهبود در بهرهوری عملیاتی باشد.
مقایسه EPS در صنایع مختلف
مقایسه EPS (درآمد هر سهم) در صنایع مختلف به تحلیلگران کمک میکند تا درک بهتری از عملکرد مالی شرکتها و تفاوتهای موجود بین صنایع مختلف به دست آورند؛ این مقایسه میتواند برای سرمایهگذاران، تحلیلگران و مدیران استراتژیک اهمیت داشته باشد، زیرا صنایع مختلف ویژگیها و چالشهای خاص خود را دارند که بر میزان سودآوری شرکتها تأثیر میگذارد. در ادامه به مقایسه EPS در صنایع مختلف پرداخته میشود.
صنعت فناوری
-
- شرکتهای فناوری معمولا رشد سریعتری دارند و معمولا هزینههای تحقیق و توسعه (R&D) بالایی دارند، این شرکتها به دنبال نوآوریهای جدید و عرضه محصولات و خدمات جدید هستند، که میتواند بر EPS تاثیر بگذارد.
- EPS بالا یا در حال رشد، شرکتهای موفق فناوری مانند اپل، مایکروسافت یا گوگل معمولا EPS بالا و در حال رشدی دارند، زیرا آنها به سرعت در حال گسترش بازار و افزایش فروش محصولات خود هستند.
صنعت خودروسازی
شرکتهای خودروسازی معمولا در شرایط اقتصادی مختلف، به ویژه در دوران رکود، تحت تاثیر قرار میگیرند و همچنین این صنعت نیاز به سرمایهگذاریهای عظیم در تولید و نوآوری دارد.
در صنعت خودروسازی، EPS میتواند نوسانات زیادی داشته باشد. در دوران رونق اقتصادی و افزایش تقاضا برای خودرو، EPS به شدت افزایش مییابد (مثلا در دوران فروش خودروهای جدید یا پس از بهبود اقتصادی).
در بحرانها یا رکودهای اقتصادی، مانند بحران مالی 2008، شرکتهای خودروسازی ممکن است EPS منفی یا کاهش یافتهای داشته باشند؛ زیرا تقاضا برای خودرو کاهش مییابد و هزینههای تولید به نسبت کمتر فروش بالا میروند.
صنعت داروسازی و بهداشت
شرکتهای داروسازی معمولا به طور مستمر در حال تولید داروهای جدید هستند و با نرخ رشد نسبی ثابتتری در بازار عمل میکنند، این شرکتها معمولا به طور مستقیم با قیمتگذاری داروها، مسائل قانونی و رقابت از سوی داروهای ژنریک مواجهاند.
EPS پایدار در شرکتهای داروسازی مانند جانسون و جانسون یا مرک، EPS معمولا پایدار و پیشبینیپذیر است. این شرکتها معمولا محصولات ضروری مانند داروها و تجهیزات پزشکی تولید میکنند که تقاضای مداوم دارد.
این شرکتها میتوانند EPS بالایی داشته باشند، به ویژه اگر داروی جدیدی را به بازار عرضه کنند یا قراردادهای جدیدی با بیمارستانها یا دولتها ببندند.
صنعت انرژی (نفت و گاز)
شرکتهای نفت و گاز وابسته به قیمت جهانی نفت و گاز هستند، این صنعت به شدت تحت تاثیر نوسانات قیمت نفت، سیاستهای دولتی و تحولات جغرافیایی قرار دارد.
EPSنوسانی، برای شرکتهای نفتی مانند شورون یا اکسون موبیل، EPS ممکن است در دورههای افزایش قیمت نفت به شدت افزایش یابد، در حالی که در دورههای کاهش قیمت نفت، این میزان کاهش مییابد.
صنعت خردهفروشی
شرکتهای خردهفروشی به میزان تقاضا برای کالاهای مصرفی وابسته هستند، این شرکتها همچنین تحت تاثیر فصول مختلف (مانند تعطیلات یا تابستان) و رفتار مصرفکنندگان قرار دارند.
EPS شرکتهای خردهفروشی مانند والمارت یا آمازون ممکن است در فصول پرتقاضا (مانند تعطیلات سال نو) EPS بالا داشته باشند، در حالی که در فصول کم تقاضا EPS ممکن است کاهش یابد.
نتیجه گیری
سود هر سهم EPS یک شاخص مالی مهم است که میزان سودآوری یک شرکت را به ازای هر سهم منتشر شده نشان میدهد، این معیار به تحلیلگران و سرمایهگذاران کمک میکند تا توانایی شرکتها در تولید سود را ارزیابی کنند و تصمیمات سرمایهگذاری خود را بر اساس این اطلاعات اتخاذ نمایند.
همان طور که در مقاله گفته شد EPS یک شاخص حیاتی در ارزیابی سودآوری شرکتها است، اما به تنهایی نمیتواند تصویر کاملی از وضعیت مالی شرکت به دست دهد و برای داشتن تحلیل دقیقتر و جامعتر، EPS باید در کنار سایر شاخصهای مالی و شرایط اقتصادی قرار گیرد. به این ترتیب سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات بهتری برای خرید یا فروش سهام اتخاذ کنند و خطرات موجود را بهتر مدیریت نمایند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.